سرویس فرهنگ و هنر مشرق - شان و جایگاه ریاست اداره نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی حتی اجل از ریاست سازمان سینمایی است و فردی که در این پست گمارده میشود در درجه نخست نباید نقش سانسورچی و ممیز را ایفا کند و از سوی دیگر مراقبتهای لازم را در شناخت محتوای آثار سینمایی داشته باشد تا گافهای بزرگی مثل پنجاه کیلو آلبالو تکرار نشود.
ابراهیم داروغه زاده در سازمان سینمایی پست سازمانی خطیری را غصب کرده است که با توجه به سوابق سازمانی و اداری در کارنامه ایشان درخواهیم یافت وی هیچ تخصصی جدی در حوزه نظارت و تعیین ارزشهای دراماتیک ندارد. چنین مدیرانی حوصله خواندن یک فیلمنامه کامل را ندارند و با حواس جمع فیلم تماشا نمیکنند و نتیجه حواس جمع نبودن، میشود اعطای پروانه نمایش به فیلمی به نام «هجوم» که در جشنواره فیلم برلین در بخش تدی نامزد دریافت جایزه میشود. به عبارت دیگر میتوان استنباط کرد، ریاست اداره پروانه ساخت و نمایش، قدرت تمییز مفاهیم همجنسگرایانه را در فیلم هجوم ندارد، اما یک جشنواره تخصصی مثل برلیناله سریعا متوجه میشود که محور دراماتیک فیلم هجوم، درباره همجنسگرایی و از قضا نام شخصیت اصلی فیلم علی است.
بیشتر بخوانید:
رفتارشناسی رسانهای داروغهزاده نشان میدهد که او به جای اینکه بتواند شان و جایگاه ریاست اداره نظارت و ارزشیابی را حفظ کند سعی میکند بیشتر نقش روابط عمومی سازمان سینمایی را داشته باشد. داروغه زاده را باید با تیتر معروف روزنامه کیهان شناخت. او از پس از انتصاب، ماموریتی که علیرضا رضاداد مشخص کرده را پیگیری میکند و به سراغ حل مساله اکران فیلمهای توقیفی مسئله دار چند سال اخیر میرود و انرژی فراوانی برای رفع توقیف فیلم ضد مردمی «عصبانی نیستم» صرف میکند و با اکران نسخه سانسور شده فیلم، سعی میکند نمایندگان مجلس را وادار به واکنش کند.
جایگاه ریاست اداره نظارت و ارزشیابی آنقدر تنزل پیدا کرده که جناب داروغهزاده نقش روابط عمومی فیلم عصبانی نیستم را بازی میکند و کارگردان را به ملاقات نمایندگان مجلس میبرد تا با تحریک نمایندگان مسیر رفع توقیف فیلم هموار شود. آیا این کنشگری با شأن سازمان ریاست اداره نظارت و ارزشیابی در تضاد نیست؟! فیلم عصبانی نیستم حتی با در نظر گرفتن نسخه سانسور شده که به فرموده جناب داروغهزاده از محتوای ضد مردمی ، حمایت از فتنه 88 تطهیر شده، حاوی چه ارزشهای سینمایی و مردمی است که ایشان چنین تلاش میکنند تا فیلم اکران شود؟
بازی کردن در نقش روابط عمومی سازمان سینمایی پرده دوم قابل تاملتری دارد. در حالیکه بسیاری نشریات سینمایی روشنفکری از جمله «ماهنامه فیلم» بشدت از فیلم «ملی و راههای نرفتهاش» تهمینه میلانی انتقاد کردهاند ناگهان ایشان پستی را در حمایت از فیلم تهمینه میلانی منتشر میکنند و یکی از فیلمهای مازوخیستی سال 1395 را بهترین جشنواره سلامت معرفی میکنند. ایشان باید از سینماگران فیلم سالم و سلامت برای مخاطبان و علاقهمندان مطالبه کنند یا در نقش روابط عمومی، آثاری که خودشان پروانه ساخت آنرا اعطا کردهاند ظاهر شوند؟!
**پرده سوم؛ وقتی حرمت امامزاده را متولیاش نگه نمیدارد!
آقای داروغهزاده معاون نظارت و ارزشیابی سینمای ایران و دبیر جشنواره ملی فیلم فجر به خاطر راهیابی فیلم «خوک» به کارگردانی «مانی حقیقی» در جشنواره برلین ذوق زده میشود و به سینماگری که پا روی جشنواره فجر که نماد سینمای ملی و ایرانی است، میگذارد و با بیاعتنایی به سیمرغ به سودای شکار خرس می رود.! پیام تبریک میفرستد. نکند گمان بردهاند که این فیلم قرار است برگهای زرین و افتخارآمیز سینمای ایران را در عرصه بینالمللی و چهره انسانی و صلح طلب ایران اسلامی را همچنان نزد جهانیان به رخ بکشد!!
اما این گمان بری غلط در امر مدیریت و در جایگاه دبیری جشنواره فجر هر تحلیلی را به این سمت خواهد برد که اگر فیلمی مثل لاتاری در جشنواره فیلم فجر توفیقی کسب نمیکند و جناب داروغه زاده رسما تهیه کننده را قبل از ارائه پروانه ساخت تهدید به عدم توفیق در فجر میکنند ، دلیلش سلیقه برلینی ریاست اداره نظارت و دبیر جشنواره فیلم فجر است یا اینکه ایشان در شغلی سوم، روابط عمومی سازمان سینمایی، که مسئولش در آفریقا مشغول برآورد بودجه و غایب هستند انجام وظیفه میکند.
بیشتر بخوانید:
البته این حقه قدیمی که صدور پروانه ساخت و نمایش بر عهده شوراست فریب بزرگی محسوب میشود و ریاست اداره نظارت در مورد توفیق شرمآور فیلم هجوم در جشنواره برلین باید پاسخگو باشند. چون شخص ایشان بابت آثار سینمایی در این جشنواره، خرسندی خود را رسما از سایت و کانال جشنواره فیلم فجر رسما اعلام میکنند، در مورد نامزد شدن فیلم هجوم برای کسب جایزه تد ی( جایزه ویژه بخش همجنسگرایان) پاسخ قابل اعتنایی داشته باشند.